روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند. در روزیكه براى دعا جمع شدند تنها یک پسربچه با خود چتر داشت.
«این یعنی ایمان»
كودک یک سالهاى را تصور كنيد، زمانيكه شما او را به هوا پرت میكنيد او میخندد زيرا میداند او را خواهيد گرفت.
«اين يعنى اعتماد»
هر شب ما به رختخواب میرويم، هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برمیخيزيم، با اين حال هر شب ساعت را براى فردا كوک میكنيم.
«اين يعنى اميد»